💝💝دنیایی فقط واسه دخترا💝💝

💝💝دنیایی فقط واسه دخترا💝💝

جوک

✿Maryam✿ ✿Maryam✿ ✿Maryam✿ · 1399/09/30 07:07 ·

یکی ازمزخرف ترین بازی های دنیا اینه که:

توی مهمونی بابچه ها دالی بازی کنی

شروع کردنش باخودته،تموم شدنش به زمان مرگ خودت بستگی داره

غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم مي‌رفته از داروخونه قرص سوسک کش مي‌خريده.يه روز دکتره ازش مي پرسه تو چرا اينقدر قرص سوسک کش مي‌خري؟

ميگه: آخه من هرچي اينا رو پرت مي‌کنم نميخوره به سوسکها!

مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.
علي: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!

یک قانون تنبلی میگه:

 

اگه یه چیزی افتاد زیر تختت تا ابد همون جا میمونه

اینترنت ایران پر سرعت ترین اینترنت جهانه .....

 

 

ولی خستس.....میفمهی....خسته

لایک و نظر فراموش نشه.

تا جوک های بعدی👋

جک

✿Maryam✿ ✿Maryam✿ ✿Maryam✿ · 1399/09/29 07:52 ·

اگر دیدید یه سوسک از پشت افتاده و داره دست و پا می زنه فکر نکن زدنش داره به قیافه‌ی بی‌ریختت می‌خنده


 

سوالی که همیشه توی ذهنم بوده و بی جواب مونده؛

 

 

 

 

 

 

اینه که ‏گوسفندا که همیشه سبزی میخورن، اونا دیگه چرا چربی دارن؟😐


یکی رودارم که شب وروزبه فکرمه

 

.

.

.

.

.

.

طلبکاره پولشومی خواد


معلم ریاضی : چرا ریاضی نخوندین؟

بچه ها : امتحان عربی داشتیم

معلم عربی : چرا عربی نخوندین؟

بچه ها : امتحان ریاضی داشتیم

و اینگونه بود که ما دیپلم گرفتیم


از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد. سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن.
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟:|


دقت کردین یک پاک کن هیچوقت تموم نمیشه

بلکه نصف میشه یا گم میشه یا دزدیده میشه؟

نه جان من دقت کرده بودین ؟!


از تاکسی پیاده شدم 

 

درو محکم بستم

راننده گفت: هوووووی گاو... 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

منم دوباره در رو باز کردم محکم تر بستم!

راننده گفت چته؟

گفتم هیچی دمم جا مونده بود 


لایک و نظر فراموش نشه.

ترس ها

✿Maryam✿ ✿Maryam✿ ✿Maryam✿ · 1399/09/29 07:40 ·

مراحل زنگی من وترس ازاشخاص:

دوسالگی:عباس آقاقصاب محل!

چهارسالگی:غولومی!

شش سالگی:بچه دزد!

ده سالگی:خوددزد!

پانزده سالگی:تاریکی!

هفده سالگی:جن!

بیست ودوسالگی:تموم شدن حجم اینترنت!

😐

زود قضاوت نکنید

✿Maryam✿ ✿Maryam✿ ✿Maryam✿ · 1399/09/29 07:30 ·

دخترکی دوسیب دردست داشت

مادرش گفت:یکی ازسیبهاتومیدی؟

دخترک یک گازبراین سیب زد

وگازی به آن سیب😳

لبخندروی لبان مادرخشکید

سیمایش دادمیزن که چقدرازدخترکش ناامیدشده :/

امادخترک یکی ازسیب های گاززده رابه طرف مادرگرفت وگفت:

بیااین یکی شیرین تره!!!!!!!😘

مادرخشکش زد...

چه اندیشه هایی باذهن خودکرده بود....

هرقدرهم که باتجربه باشید،قضاوت خودرابه تاخیربیاندازید

وبگذاریدطرف،فرصتی برای توضیح داشته باشد...